نویسنده : ms69
![]() |
![]() |
یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما ، كشتی؛ تا یك لقمه
بیشتر بخورم یادت هست؟
شدی خلبان ، ملوان ، لوكوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی. . . خانوم طلا بشی
و من عادت كردم كه هر چیزی را بدون اینكه
دوست داشته باشم ؛قورت بدهم حتی
بغض های نترکیده ام. . . . . . . . . .
:: موضوعات مرتبط: دلتنگی، ،
:: برچسبها: مادر, بغض, عشق مادری, اهوانه, ,